فرشته ی از راه رسیده ی من...

ای مرغ دلم از این قفس بیرون شو...لیلات تو را می طلبد مجنون شو


تنظیمات کارخانه

آماده ام

واسه هر چی تو بگی😭

☘️


چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

گوش خدا

پرسید الان چی دلت میخواد؟

گفتم اینکه همه چی عادی بشه برام مثل روز اول

و خدا داشت گوش میداد

☘️


دوشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

رستگار

درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد

بگذاری برود

آه..

به اصرار خودت..

☘️


یکشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

پیوند

نانوشته است

اما هست

(او میگوید)

و من میگویم: چه خوب

و مکالمه تمام میشود

☘️


شنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

خوشم به گوشه نشینی

جهان به هیچم نیست...

تا چه چیزی برایتان اولویت باشد

زمانی هست که اولویت ها واقعا اولویت اند

و زمانی دیگر نیستند

☘️

نیرنگ...


شنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

صوفیان

دلخوش نشسته ام

که تو شاید گذر کنی...

☘️


سه شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

سید نسا

یادآوری میشود

خاطراتم

هر بیست و یکم

و چه بد است

که این دو

متلاقی شد

☘️


یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

دختر خوب

گفتم: میمیرم

گفت: بمیر

گفتم: بله؟

گفت: خدا رحمتت کند

دختر خوبی بودی

☘️


یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

ذوق

فراموش کردم

اما هربار یادم میاد گریه میکنم

یا یه همچین چیزی

☘️


یکشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

زخمی

زخمی میرم

اینو یادت باشه

و میدونم

تو رو هم زخمی کردم

☘️


شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

دریم

ازم پرسید رویا به انگلیسی چی میشه

چرا هیچ وقت ذهنم مقابلش یاری نمیکنه

مثل دست و پا چلفتی ها هول میشم

☘️


جمعه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

خط آبی

به خوابم بیا

دل که نمیداند ندارمت😭😭😭

☘️


جمعه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

معلم

روزت مبارک❤️

☘️


پنجشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

بندر

به دادم برس یلدا

دارم روز به روز به این آتیش اضافه میکنم

☘️

به دادم برس


چهارشنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

اولویت

خودمو بذارم اولویت

چجوری؟

چجورییییییییییی

😢

☘️


سه شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

نعمت

خدایا شکرت🙏🏻

☘️


یکشنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

موسی

گــاهـی گمان نمی کنی ولی خوب میشود
گــاهـی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود…
گــه جور میشود خود آن بی مقدمه
گــه با دو صد مقدمه ناجور میشود…
گــاهـی هزار دوره دعا بی اجابت است
گــاهـی نگفته قرعه به نام تو میشود…
گــاهـی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گــاهـی تمام شهر گدای تو میشود…
گــاهـی برای خنده دلم تنگ میشود
گــاهـی دلم تراشه ای از سنگ میشود…
گــاهـی تمام این آبی آسمان ما
یــکباره تیره گشته و بی رنگ میشود…
گــاهـی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هــرچه زندگیست دلت سیر میشود…
گــویـی به خواب بود،جوانی مان گذشت
گــاهـی چه زود فرصتمان دیر میشود…

☘️


جمعه پنجم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

دور

دستم از دست تو دور

این شروع ماجراست

[گریه]
☘️


جمعه پنجم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

عطش

می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو تو ان چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی ، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

☘️


پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

اردی بهشت

عاشق نوازی کن

عشق من

درم از دوریت داره میترکه

☘️


پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

نظم

خدا را چه دیده ای

☘️


پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

هفت

هفت

هفت

هفت

هفت

هفت

هفت

هفت

☘️


چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

ریکوییت

نکند بر دلم

داغ وصالت بماند..

[گریه]

☘️


دوشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

یقین

بعید میدانم

کسی تابحال به مخاطب نوشته های دکتر شریعتی شک برده باشد

او (مخاطب خودم را میگویم نه دکتر) متفاوت است

خر مقدس نیست

متعصب نیست

اما متفاوت است و بسیار پیرو اصول

نمیگذارد چیزی در اصول اولیه اش تغییر ایجاد کند

از نظر او، دو به علاوه دو همیشه چهار است

و اگر چیزی یا کسی بخواهد این اعتقاد را بهم بزند

ناراحت میشود

مجازات میکند

و بعد از اجرای حکم میپرسد:

من خودخواهم؟

قربانش بشوم من الهی

☘️


دوشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

او

این که جمله ی من نبود

جمله ی دکتر شریعتی بود

و مطمئنا منظور دکتر از «او»

خداست

لعنتی

☘️


دوشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

پاپ

عجب ثروتمندند

عاشقانی که معشوق معشوقشان هستند...

☘️


دوشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 

نفت

همه آهم همه دردم

مثل طوفان پر گردم

گریه میکردم، بهم گفت: کوچولوی ملوس من.... و من: مردم از ذوق

☘️


دوشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ |

 


مرا کسی نساخت ، خدا ساخت
نه آنچنان که ((کسی می خواست)) که من کسی نداشتم
کسم خدا بود  ؛کس  بی کسان...
"دکتر شریعتی"
رنجم نه دیگر تنهایی که جداییست و اضطرابم نه زاده ی بی کسی  که بی اوئی...
دلی که از بی کسی غمگین است  هر کس را می تواند تحمل کند  هیچکس بد نیست.دلی که  در بی اوئی مانده است برق هر نگاهی جانش را می خراشد...
دکتر هبوط ص 110
خدایا :عقیده ام را ازز دست عقده ام مصون بدار(نیایش -دکتر
خدایا:شهرت -منی را "که می خواهم باشم"قربانی منی  که "می خواهند باشم"نسازد
خدایا:دوست تر میدارم "بزرگواری گول خور "باشم تا  همچون اینان "کوچکواری گول زن"
از نیایش"دکتر

<-BlogEmail->

 

 

 

مهر ۱۴۰۴
شهریور ۱۴۰۴
مرداد ۱۴۰۴
تیر ۱۴۰۴
خرداد ۱۴۰۴
اردیبهشت ۱۴۰۴
فروردین ۱۴۰۴
اسفند ۱۴۰۳
بهمن ۱۴۰۳
دی ۱۴۰۳
آذر ۱۴۰۳
آبان ۱۴۰۳
مهر ۱۴۰۳
شهریور ۱۴۰۳
مرداد ۱۴۰۳
تیر ۱۴۰۳
خرداد ۱۴۰۳
بهمن ۱۴۰۱
اردیبهشت ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
فروردین ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۷
دی ۱۳۹۶
مرداد ۱۳۹۶
تیر ۱۳۹۶
خرداد ۱۳۹۶
فروردین ۱۳۹۶
اسفند ۱۳۹۵
بهمن ۱۳۹۵
دی ۱۳۹۵
آذر ۱۳۹۵
آبان ۱۳۹۵
شهریور ۱۳۹۵
مرداد ۱۳۹۵
آرشيو

 

بیلیف
تولد
تو همانی...
کپی
تامی
بسوزد-بمیرد
معاضدت
دهم مرداد
پروتکل
طناب پوسیده بازپرس

 

زخم دوست
مرد قبیله
ندا،اسماعیل

 

 

RSS 2.0

.: Weblog Themes By Blog Skin :.


اسلایدر

آمارگیر وبلاگ