فرشته ی از راه رسیده ی من...

ای مرغ دلم از این قفس بیرون شو...لیلات تو را می طلبد مجنون شو


چشم و دل من روشن

میدونی که دوستت دارم

دلم میخواد در گوشت بگم

❤️

🦋👑


سه شنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۳ |

 

تعبیر

هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد

سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد

حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است

کسی آن آستان بوسد، که جان در آستین دارد

دهانِ تَنگِ شیرینش، مگر مُلکِ سلیمان است

که نقشِ خاتمِ لعلش، جهان زیرِ نگین دارد

لبِ لعل و خطِ مشکین، چو آنش هست و اینش هست

بنازم دلبرِ خود را، که حُسنش آن و این دارد

به خواری منگر ای مُنعِم، ضعیفان و نحیفان را

که صدرِ مجلسِ عشرت، گدای رهنشین دارد

چو بر رویِ زمین باشی، توانایی غنیمت دان

که دورانْ ناتوانی‌ها، بسی زیرِ زمین دارد

بلاگردانِ جان و تن، دعایِ مستمندان است

که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد؟

صبا از عشقِ من رمزی، بگو با آن شهِ خوبان

که صد جمشید و کیخسرو، غلامِ کمترین دارد

و گر گوید نمی‌خواهم، چو حافظ عاشقِ مفلس

بگوییدش که سلطانی، گدایی همنشین دارد

🦋👑


یکشنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۳ |

 

فایتینگ

قوی بمون

قوی بمون

قوی بمون

آفرین

🦋👑


جمعه بیست و پنجم آبان ۱۴۰۳ |

 

یلدا

یلدا

یلدا

یلدا

آخ یلدا...

🦋👑


دوشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۳ |

 

۱۰ دی

بعد میگن خدا وجود نداره

معجزه وجود نداره

من خود به چشم خویشتن

دیدم خدا رو در زندگیم

قربونش برم که به من بی لیاقت چه گوهری داد

🦋👑


چهارشنبه شانزدهم آبان ۱۴۰۳ |

 

نظر تو

ای دل بیا که ما به پناهِ خدا رویم

زآنچ آستینِ کوته و دستِ دراز کرد

صنعت مَکُن که هر که محبت نه راست باخت

عشقش به روی دل درِ معنی فراز کرد

فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید

شرمنده رَهرُوی، که عمل بر مجاز کرد

حافظ مکن ملامتِ رندان که در ازل

ما را خدا ز زهدِ ریا بی‌نیاز کرد

🦋👑

بله...


دوشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۳ |

 

آلویز

همیشه وقتی میخواستم تصمیم بزرگی در زندگیم بگیرم نظرت رو میپرسیدم

الانم میام میپرسم

🦋👑


دوشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۳ |

 

هبوط

بیا

دستم رو بگیر و ببر

بگو تو مال منی

چه بخوای چه نخوای

و بجای من، جلوی همه وایسا.

خوبه که تو نوشته هامو نمیخونی

وگرنه از این سطح توقع من حیرت زده میشدی

حتی الانم دلم میخاد تو بیای نجاتم بدی

ناجی من

🦋👑


سه شنبه هشتم آبان ۱۴۰۳ |

 

مقنعه مشکی

یادته وقتی مقنعه مشکی پوشیده بودم زدی تو گوشم؟

خبر رفتنت دلمو سوزوند

توی همه خاطرات دوران نوجوانیم هستی

حتی نمیدونستم بیماری

امیدوارم در آرامش ابدی باشی

🌹🕊🤍


جمعه چهارم آبان ۱۴۰۳ |

 

موسیقی الف متن ط

شاید تقصیر من نبود که اینجوری شد

شایدم بود

در هر صورت، یکی از سلول های دهکده من کشته شد

و من نمیدونم کدوم سلول

فقط میدونم نیست

کشته شده

🦋👑

من تونستم با جارو بزنم زیر فرش


پنجشنبه سوم آبان ۱۴۰۳ |

 

انتقام

یادمه به خدا گفتم خدایا کاری کن همه چی برام عادی بشه و دیگه نخوام انتقام بگیرم

و یادمه به خدا گفتم خدایا میترسم از روزی که همه چی برام عادی بشه و دیگه نخوام انتقام بگیرم

🦋👑


چهارشنبه دوم آبان ۱۴۰۳ |

 

دلتنگی

سلام

خوبی دردونه ی من؟ خوبی ماه من؟ خوبی عزیزدلم؟

دلم برات تنگ شده. بیش از چیزی که فکر میکنی

وقتی اینجا مینویسم حالم بهتر میشه

🦋👑


سه شنبه یکم آبان ۱۴۰۳ |

 


مرا کسی نساخت ، خدا ساخت
نه آنچنان که ((کسی می خواست)) که من کسی نداشتم
کسم خدا بود  ؛کس  بی کسان...
"دکتر شریعتی"
رنجم نه دیگر تنهایی که جداییست و اضطرابم نه زاده ی بی کسی  که بی اوئی...
دلی که از بی کسی غمگین است  هر کس را می تواند تحمل کند  هیچکس بد نیست.دلی که  در بی اوئی مانده است برق هر نگاهی جانش را می خراشد...
دکتر هبوط ص 110
خدایا :عقیده ام را ازز دست عقده ام مصون بدار(نیایش -دکتر
خدایا:شهرت -منی را "که می خواهم باشم"قربانی منی  که "می خواهند باشم"نسازد
خدایا:دوست تر میدارم "بزرگواری گول خور "باشم تا  همچون اینان "کوچکواری گول زن"
از نیایش"دکتر

<-BlogEmail->

 

 

 

مهر ۱۴۰۴
شهریور ۱۴۰۴
مرداد ۱۴۰۴
تیر ۱۴۰۴
خرداد ۱۴۰۴
اردیبهشت ۱۴۰۴
فروردین ۱۴۰۴
اسفند ۱۴۰۳
بهمن ۱۴۰۳
دی ۱۴۰۳
آذر ۱۴۰۳
آبان ۱۴۰۳
مهر ۱۴۰۳
شهریور ۱۴۰۳
مرداد ۱۴۰۳
تیر ۱۴۰۳
خرداد ۱۴۰۳
بهمن ۱۴۰۱
اردیبهشت ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
فروردین ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۷
دی ۱۳۹۶
مرداد ۱۳۹۶
تیر ۱۳۹۶
خرداد ۱۳۹۶
فروردین ۱۳۹۶
اسفند ۱۳۹۵
بهمن ۱۳۹۵
دی ۱۳۹۵
آذر ۱۳۹۵
آبان ۱۳۹۵
شهریور ۱۳۹۵
مرداد ۱۳۹۵
آرشيو

 

بیلیف
تولد
تو همانی...
کپی
تامی
بسوزد-بمیرد
معاضدت
دهم مرداد
پروتکل
طناب پوسیده بازپرس

 

زخم دوست
مرد قبیله
ندا،اسماعیل

 

 

RSS 2.0

.: Weblog Themes By Blog Skin :.


اسلایدر

آمارگیر وبلاگ